اسنپبک با سفرههای خالی مردم چه میکند؟
گون آیدین: بازگشت احتمالی تحریمهای سازمان ملل از مسیر مکانیزم اسنپبک، آنطور که در محافل بینالمللی شنیده میشود، قرار است «فشار حداکثری» را احیا کند. اما در واقعیت، این فشار نه در ساختارهای حاکمیتی که در سفرههایی خالیتر از همیشه فرود میآید؛ سفرههایی که همین حالا هم زیر بار قیمت نان، برنج، گوشت و لبنیات به نقطه تسلیم رسیدهاند.

به گزارش گون آیدین، مکانیزم اسنپبک، که پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ به یک تهدید دائمی تبدیل شد، اکنون دوباره در آستانه اجراست. اگر این سازوکار فعال شود، تحریمهای چندجانبه شورای امنیت بهطور خودکار بازمیگردند، بینیاز از رأیگیری یا اجماع. در سطح سیاست بینالملل، این یک حرکت ژئوپلیتیک است؛ اما در کف جامعه ایران، پیامد آن چیزی جز فشار مستقیم بر معیشت مردم نخواهد بود.
برای درک این فشار، کافیست نگاهی به وضعیت امروز بیندازیم. در خرداد ۱۴۰۴، قیمت یک کیلو برنج ایرانی مرغوب از ۲۰۰ هزار تومان عبور کرده، قیمت نان سنگک به ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان رسیده، و گوشت قرمز برای میلیونها خانوار اساساً از سبد غذایی حذف شده است. سازمانهای رسمی تورم مواد غذایی را بیش از ۷۰ درصد اعلام میکنند؛ عددی که برای اقشار فرودست، معنای دقیقتری دارد: نخریدن.
در این شرایط، ورود دوباره تحریمهای بینالمللی از مسیر اسنپبک، بهمثابه افتادن یک لگد جدید بر پیکر بیجان اقتصاد کشور است. فعال شدن این مکانیزم، موجب انسداد بیشتر کانالهای مالی، اخلال در واردات مواد اولیه، افزایش هزینه بیمه و حملونقل، و در نهایت جهش دوباره قیمت ارز خواهد شد. نتیجه این زنجیره ساده است: کالاهای اساسی گرانتر میشوند، هزینه تولید بالاتر میرود، و فشار تورمی تازهای به مردم وارد میشود.
اما مسئله فقط تحریم نیست. نکته تلخ این است که پیش از بازگشت تحریمها، سیاستگذاری اقتصادی در داخل، عملاً راه نفس را بر طبقه متوسط و پایین بسته است. ناکارآمدی، فساد، تصمیمگیریهای بیپشتوانه و بیثباتی در بازارها، کاری کردهاند که حتی اگر اسنپبک هم اجرا نشود، معیشت مردم همچنان در وضعیت اضطراری بماند. تحریم، صرفاً یک شتابدهنده برای سقوطیست که سالهاست آغاز شده است.
در چنین وضعیتی، نهاد سیاستگذار بهجای آمادهسازی اقتصاد برای شوک احتمالی، درگیر انکار واقعیت یا پناه بردن به شعارهای قدیمی است. حتی هیچ روایت شفافی از برنامه مقابله با بازگشت تحریمها ارائه نشده؛ نه در حوزه ارز، نه در حوزه تأمین کالاهای اساسی، نه در حوزه حمایت از دهکهای پایین. گویا قرار است مردم مثل همیشه، بیدفاعترین بخش این جنگ اقتصادی باشند. اگر با همین سطح از تحریمهای فعلی، نان و برنج در آستانه تبدیل شدن به «کالای لوکس» هستند، پس با تحریمهای شورای امنیت چه خواهد شد؟ آیا دولتمردان، قیمت یک وعده غذای ساده در مناطق کمبرخوردار را میدانند؟ یا درک میکنند که کارگری با حقوق ماهانه پنج میلیون تومان، چگونه باید با تورم مواد غذایی بالای ۷۰ درصد کنار بیاید؟
واقعیت این است که تحریم خارجی، بهتنهایی و بدون سوءمدیریت داخلی، نمیتواند اقتصاد را فلج کند. اما وقتی این دو دست به دست هم میدهند، حاصل آن نه فقط سقوط تولید، که سقوط کرامت انسانی است.
اسنپبک با اقتصاد کاری نمیکند که سیاستگذار با مردم نکرده باشد؛ فقط شتاب سقوط را بیشتر میکند و سفرههای خالی را خالیتر.
نویسنده: جعفر ساعینیا