کریدور زنگزور؛ شاهرگ تازه تجارت اوراسیا / چگونه ایالات متحده میتواند از معادلات قفقاز فرصتسازی کند؟
گون آیدین: به باور گروهی از ناظران توافق ترامپ نهتنها یک مناقشه دیرینه منطقهای را حل میکند، بلکه اهمیتی فراتر از ارمنستان و آذربایجان دارد. به معنای دیگر کریدور ترامپ در عمل حلقهای تازه در «کریدور میانی» ترانسخزر است؛ مسیر تجاری شرق-غرب که چین را از طریق قزاقستان، دریای خزر، قفقاز جنوبی و ترکیه به اروپا متصل میکند.

گون آیدین،ماه اوت، نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان و الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، توافق صلحی با میانجیگری ایالات متحده در واشنگتن امضا کردند و به دههها خصومت رسما پایان دادند. محور اصلی این توافق، «مسیر ترامپ برای صلح و بینالمللی» (TRIPP) است که بیشتر با عنوان کریدور زنگزور شناخته میشود.
این کریدور بخشی کوتاه اما راهبردی در جنوب ارمنستان است که سرزمین اصلی آذربایجان را به جمهوری خودمختار نخجوان و ترکیه متصل میکند. طبق توافق، حاکمیت این کریدور در اختیار ارمنستان باقی میماند، اما ایالات متحده برای مدت ۹۹ سال حق توسعه و مدیریت آن را از طریق یک کنسرسیوم به دست آورده است.
به باور گروهی از ناظران این توافق نهتنها یک مناقشه دیرینه منطقهای را حل میکند، بلکه اهمیتی فراتر از ارمنستان و آذربایجان دارد. به معنای دیگر کریدور ترامپ در عمل حلقهای تازه در «کریدور میانی» ترانسخزر است؛ مسیر تجاری شرق-غرب که چین را از طریق قزاقستان، دریای خزر، قفقاز جنوبی و ترکیه به اروپا متصل میکند. این کریدور در حال تبدیل شدن به یک گزینه استراتژیک جایگزین برای زنجیرههای تامین جهانی است و توافق صلح، نقش مستقیم واشنگتن را در توسعه آن تثبیت میکند.
چرایی اهمیت کریدور میانی
کریدور میانی، یا همان مسیر بینالمللی حملونقل ترانسخزر، پس از جنگ اوکراین و مختل شدن مسیرهای عبوری از روسیه، اهمیت بیشتری یافته است. مسیری که پیشتر گزینهای فرعی به شمار میرفت، اکنون بهطور فزایندهای بهعنوان شاهرگ تجارت اوراسیا دیده میشود. حجم بار ترانزیتی این مسیر در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ به ۲.۳ میلیون تن رسید که نسبت به سال قبل حدود ۷ درصد افزایش داشت. دولتهای واقع در این مسیر سرمایهگذاریهای کلانی را برای تداوم رشد و توسعه گذرگاه انجام میدهند.
قزاقستان، کشور محوری این کریدور، پروژههای زیربنایی بزرگی را سرعت بخشیده است. به عنوان نمونه پروژه «دوستیک–مویینتی» و خط ریلی کمربندی آلماتی برای کم رنگ کردن نقش گلوگاهها در مرز چین و شبکه داخلی در حال پیشرفت است. هدف دولت، افزایش حجم بار ترانزیتی به ۱۰۰ میلیون تن پیش از سال ۲۰۳۵ است. رئیسجمهور قزاقستان، قاسم جوماروت توقایف، نوسازی حملونقل را بهعنوان محور اصلی دستور کار خود قرار داده است.
تا سال ۲۰۳۰، قزاقستان قصد دارد بیش از ۵ هزار کیلومتر خط ریلی جدید بسازد یا نوسازی کرده و ۱۱ هزار کیلومتر خط موجود را تعمیر کند؛ حجمی دو برابر کل دوره پس از استقلال. در بخش غربی، قزاقستان ماه ژوئن یک پایانه چندوجهی در بندر پوتی گرجستان افتتاح کرد که ظرفیت سالانه ۱۲۰ هزار تن دارد. در بندر آکتائو در دریای خزر نیز ظرفیت جابهجایی کانتینری از حدود ۱۴۰ هزار واحد بیستفوتی (TEU) به ۲۴۰ هزار افزایش مییابد. این سرمایهگذاریها با «زیرساخت نرم» تکمیل میشود. اعضای کریدور – قزاقستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه – در حال پیادهسازی سند دیجیتال یکپارچه ترانزیت و رویههای هماهنگ گمرکی هستند که با حمایت کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای اروپا و استانداردهای حملونقل چندوجهی انجام میشود. این اقدامات نشان میدهد کریدور در حال تبدیل شدن به یک سیستم تجاری منسجم است.
مانور واشنگتن
در این چارچوب، کریدور زنگزور حلقه مفقوده کریدور میانی را تکمیل میکند. توسعه آن امکان میدهد کالاهایی که از آسیای مرکزی و از طریق دریای خزر حرکت میکنند، بدون نیاز به عبور از ایران یا روسیه، مستقیم از آذربایجان وارد ترکیه و اروپا شوند. این مسیر از نظر قابلیت اعتماد و ظرفیت انتقال، بهطور چشمگیری ارتقا خواهد یافت. علاوه بر این، از آنجا که توسعه کریدور ترامپ تحت مدیریت ایالات متحده خواهد بود، واشنگتن فرصت نادری به دست میآورد تا استانداردها و تامین مالی یک شاهرگ تجاری در قفقاز جنوبی را شکل دهد. حاکمیت ارمنستان محفوظ میماند، اما واگذاری بلندمدت کریدور به ایالات متحده بدین معناست که شرکتها و نهادهای آمریکایی نقش اصلی را در ساخت و بهرهبرداری ایفا خواهند کرد. این حضور، ناگزیر فراتر از زیرساخت رفته و به حوزه نفوذ اقتصادی و سیاسی کشیده خواهد شد.
با این حال توافق صلح پیامدهایی فراتر از حلوفصل یک مناقشه برای واشنگتن دارد؛ پیامدهایی که در سه بعد قابل ارزیابی است؛
نخست، حضور راهبردی: با پذیرش مسئولیت این کریدور، ایالات متحده نفوذی بر گلوگاه جغرافیایی بهدست میآورد که اروپا، خاورمیانه و آسیای مرکزی را به هم پیوند میدهد.
دوم، فرصت تجاری: در این چارچوب نیاز به سرمایهگذاری در خطوط ریلی، انرژی، مخابرات و لجستیک در کریدور ترامپ و کل کریدور میانی، مسیری برای ورود شرکتهای آمریکایی به زنجیرههای تامین ایمنتر و منطبق با تحریمها ایجاد میکند. این امر بازارهای تازهای برای شرکتهای آمریکایی در مهندسی، لجستیک و خدمات دیجیتال میگشاید و استانداردهای آمریکا را در عملیات کریدور نهادینه میکند.
سوم، بازی ژئواکونومیک: به واسطه سرمایه گذاری بر کریدور ترامپ واشنگتن فرصت مییابد نفوذ خود را در قوس خزر–آسیای مرکزی تعمیق بخشد و زیرساختها را با ابتکارات سرمایهگذاری و حکمرانی پیوند دهد. این امر ایالات متحده را بهعنوان شریکی در اوراسیا معرفی میکند که جایگزینی برای ابتکار کمربند و جاده چین ارائه میدهد.
نقش پنهان قزاقستان
در این میان حمایت از کریدور میانی باید از دریچه راهبردی و اقتصادی بررسی شود. موقعیت جغرافیایی قزاقستان، موفقیت کریدور را به آن وابسته میکند. این کشور بارها تمایل خود را برای همکاری اقتصادی نزدیکتر با ایالات متحده اعلام کرده است. این همکاری میتواند فراتر از حملونقل باشد؛ قزاقستان از بزرگترین ذخایر مواد معدنی حیاتی جهان، از جمله اورانیوم و عناصر خاکی کمیاب برخوردار است که برای امنیت زنجیره تامین آمریکا اهمیت فزاینده دارند. پیوند دادن توسعه لجستیک با همکاری منابع میتواند دسترسی آمریکا به کالاهای راهبردی را تسهیل کند.
در چنین شرایطی راهکارهای عملی متعددی برای حمایت واشنگتن از توسعه کریدور میانی وجود دارد: کمک به پیشبرد استانداردهای دیجیتال و مقرراتی. از پلتفرمهای باربری قابلهمکاری تا رژیمهای ساده گمرکی، که زمان حملونقل را کاهش و هزینهها را کم میکند. در همین راستا مشارکت با قزاقستان در ارتقاهای حیاتی ریلی و بندری، مانند نوسازی بنادر آکتائو و کوریک در دریای خزر و مشارکت فنی و تجاری آمریکا در این پروژهها، قابلیت اعتماد کریدور را تقویت و روابط اقتصادی دوجانبه را عمیقتر میسازد.
در نهایت باید گفت، توافق صلح ارمنستان–آذربایجان عمدتا بهعنوان گشایشی در حل یکی از ریشهدارترین مناقشات فضای پساشوروی معرفی شده است. با این حال، اهمیت بلندمدت چنین توافقی در این است که ایالات متحده را به کریدور میانی پیوند میدهد. با در اختیار داشتن کریدور ترامپ، واشنگتن جایگاهی راهبردی، فرصتهای تجاری تازه و نقشی در شکلدهی آینده اقتصادی اوراسیا به دست میآورد.
اکنون وظیفه اصلی این است که فراتر از جشن گرفتن توافق، آن را نقطه آغاز یک مشارکت پایدار بدانیم. کریدور میانی در حال تبدیل شدن به پیوندی حیاتی در تجارت جهانی است و حمایت از توسعه آن در همکاری با قزاقستان، آذربایجان، گرجستان، ترکیه و ارمنستان، مستقیما با منافع ایالات متحده همسو است.